اظهارات اخیر رئیس سازمان هواپیمایی کشوری مبنی بر «نیاز ۲۰۰ فروند هواپیمای پهنپیکر و باریکپیکر» در شرایط نرمال، واکنش کارشناسان هوانوردی را برانگیخته است. آنها میپرسند تعریف دقیق «تقاضای نرمال» چیست و آیا معیارهای اقتصادی و راهبردی کشور با این عدد همخوانی دارد؟
۱. معیارهای واقعی تقاضا
ایران به عنوان کشوری با جمعیت هشتاد میلیون نفر، موقعیت استراتژیک در مسیر ترانزیت هوایی میان اروپا و آسیا و شبکه گسترده مسافران زیارتی و گردشگری، نیازش فراتر از یک رقم ثابت است. وقتی کشورهای توسعهیافته بهطور مستمر ناوگان خود را نوسازی و جوانسازی میکنند، این اقدام تنها بر اساس نگهداشت ضریب اشغال نیست بلکه پیوندی تلفیقی از:

- تضمین دسترسی پایدار به خطوط بینالمللی و داخلی
- جذب سرمایهگذاری بلندمدت و کاهش ریسکهای اقتصادی
را در نظر میگیرد.
۲. چالشهای پیشرو
برای ایران دو مانع اصلی در توسعه ناوگان وجود دارد:
- محدودیت لیزینگ خارجی بهدلیل تحریم
- پایین بودن میانگین ضریب اشغال در برخی مسیرها
این عوامل میتواند بازگشت سرمایه در خرید مستقیم هواپیما را دشوار کند.
۳. مدیریت بهینه پیکهای مسافری
با هدف حفظ امنیت اقتصادی و تأمین نیاز مقطعی سفرها، دو راهکار کلیدی پیشنهاد میشود:
- سرمایهگذاری در هواپیماهای منطقهپرواز (Regional Jet) با ظرفیت ۵۰–۱۰۰ نفر؛ انعطاف در پوشش مسیرهای کوتاه و متوسط
- گسترش توافقات کد اشتراک (Code-share) با شرکتهای منطقهای برای پوشش اوج تقاضا بدون نیاز به خرید فوری هواپیما
در نهایت، تعیین عدد واقعی ناوگان هوایی کشور باید بر پایه بررسی تقاضای بلندمدت، قابلیت بازگشت اقتصادی و جایگاه ژئوپلیتیک ایران انجام شود. عدد ۲۰۰ فروند شاید مبنای اولیه باشد، اما اصلاح مستمر این برآورد با توجه به تغییرات فناوری، قوانین بینالمللی و روندهای مسافری، شرط لازم برای پایداری صنعت هوانوردی ملی است.